اگر یک شب تا خود صبح خدا با من بود

اگه يه پاکن جادویی داشتي کدوم قسمت از زندگيتو پاک ميکردي؟
(دوست داشتی کامنت بذار)
تا حالا فکرشو کردی:
از له کردن سوسک می ترسیم، از له کردن شخصیت
دیگران نمی ترسیم
از لکه دار
شدن لباسامون می ترسیم، ازلکه دار کردن آبروی دیگران نمی ترسیم
از گم کردن راه می ترسیم، از
این که هیچ وقت به هیچ جایی نرسیم نمی ترسیم
از خستگی سفر می ترسیم، از این
که دست خالی بریم وبرگردیم نمی ترسیم
از اینکه یه روز تموم بشیم می
ترسیم، ازاینکه تموم نشده بی مصرف بشیم نمی ترسیم
از اینکه آدما فراموشمون کنند
می ترسیم، ازاینکه خدا از یادمون ببره نمی
ترسیم
تواز
چی می ترسی ؟؟؟؟؟
از اینکه گره کوری تو زندگیت داشته باشی می ترسی یا از اینکه
خدای نکرده کور بشی و گره ها رو نبینی ؟؟...!